چاپ
بازدید: 1783

عید نوروز در قرآن و فرهنگ اسلامی ‏

واژه عید در قرآن کریم تنها یکباردرآیه114، سوره مائده آمده است:"عیسی‌ بن مریم"گفت:بارالها! پرودگارا برای ما از آسمان مائده ‌ای فرست تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما می آیند، عید باشد که تو بهترین روزی دهندگانی و آیت و حجتی از جانب تو برای ما باشد.‏‏"عید"روزی است که درآن سود و منفعتی به دست بیاید و درشرع مقدس اسلام، روزهای غدیر، قربان و فطر عید نامیده می‌ شوند که در عید اضحی، قربانی و درعید فطر، زکات فطره مطرح است و درغدیر، حضرت علی (ع) به امامت منصوب شدند. همچنین می ‌توان گفت؛ عید آن روزی است که درآن نماز ویژه ‌ای برگزار کنند یا روزی است که مجمعی در آن فراهم آید و یا آنکه عید روزی است که خلق از ماتم به شادمانی"عود"کنند یا روزی است که تفاوتی میان درویش وتوانگرنباشدیا آنکه"عید"روزشریف وارجمندی می‌تواند باشد.‏ازآیه"مائده"استفاده می‌ شودکه حضرت عیسی مسیح (ع) روز نزول مائده را که سال ‌روز وقوع یک معجره الهی درتاریخ است، برای همه انسان ‌ها "عید"قرار داده است تا این روز، آیت و حجتی از جانب خداوند برای مردمان در تمامی اعصار بوده باشد و به میمنت این پدیده پربرکت همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تکرار شود.‏از آنجا که "مائده"به معنای خوان پرنعمت،تنها دوبار در سوره مائده آمده است می‌توان گفت؛ نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عیسی مسیح (ع) ویژگی خاصی داشته که به خاطر آن عنوان "مائده"را به خود گرفته است.‏راغب اصفهانی می‌ گوید: "مائده طبق و خوانی است که در آن طعام باشد که هم به آن طبق و هم به طعام مائده گفته می شود."‏بنابراین، عید در این آیه اشاره دارد به نزول یک برکت آسمانی در پوشش طبق یا طبق‌ هایی از طعام و خوردنی که می ‌تواند تکرار و بازگشت آن روز نیز همان برکات را به همراه داشته باشد و از این جهت، آیت و حجتی دیگر از جانب خداوند متعال برای انسان ‌ها و فرصتی دیگر برای ایجاد ارتباط با خدا و ذکر و یاد او در دل ها و زبان ها باشد. ‏

*****

نوروز در فرهنگ شيعه

نوروزيا روز نودرهمه تقويم ها،دوره‏ ها ودر ميان همه فرهنگ ها با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست.گردش زمين به دور خورشيد و پديد آمدن روز و شب و فصول سال و نيز حركت ماه برگرد زمين بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبيعى تقويم را پديد آورده است.آغاز هر سال، شروع جديدى است كه خود به نوعى انسان را با احساسى تازه و تولدى نو به حركت درمی ‏آورد.اين آغاز همراه با شادى و سرور بوده و درهر فرهنگى آيين هاى ويژه‏اى براى نشان دادن خوش حالى و شادى تعبيه شده است.بحث از نوروز در فرهنگ شيعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا كه به منابع برجاى مانده مربوط مى‏شود که نخستين بار در مختصر مصباح شيخ طوسى از آن ياد شد. پس از آن در منابع ديگر هم وارد شده است. نكته جالب توجه آنكه در دوره صفوى، آثار فراوانى در زمينه عيد نوروز نوشته شده و بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.

*****

نوروز در آیات و روایات

در کتاب بحارالانوارعلامه مجلسی درباره نوروز روایات متعددی وجود دارد،درجلد59بیش از 45صفحه به نقل از امام صادق نقل شده است که بهمعلی بن خنیسفرمودند:ای معلی! همانا نوروز روزی است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند، به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان ایمان بیاورند. نوروز اولین روزی است که خورشید درآن طلوع کرد و بادهای ناگهانی وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزی ایجاد شد،روزی است که علی(ع) در نهروان پیروز شد وگلهای زمین در آن روز خلق شد در چنین روزی کشتی نوح برکوه جودی نشست، همان روزی که جبرئیل بر پیامبر نازل شد.بزرگترین جشن ملی ایران که در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آنگاه که آفتاب جهان تاب به برج حمل انتقال یابد و روز و شب برابر گردد ـ آغاز می شود در ادبیات پارسی گاه به نام «جشن فروردین» خوانده میشود. 

*****

نوروز در تقويم شمسى

گفته شده است كه سال قمرى، به عنوان سالشمار پذيرفته شده در آيين هاى دينى در دين مبين اسلام پذيرفته شده و در ميان مردم و كتابهاى تاريخى مرسوم بوده است. در كنار آن سال شمسى، به دليل ثبات آن در تعيين فصول، هميشه به عنوان سال مورد استفاده در امر كشاورزى اهميت‏خود را حفظ كرده و در تقویم ها محاسبه و ياد مى‏شده است. تطبيق اين دو روز شمار با يكديگر در فرهنگهاى مختلف هميشه مورد بحث واقع شده و راه حلهاى مختلفى براى آن عرضه شده است. سيرى از اين تطبيق ها در ميان تاريخ قمرى و شمسى مورد بحث قرار گرفته است. در سال 1304 شمسى(1343 قمرى مطابق 1925 ميلادى) درايران تقويم شمسى به عنوان تقويم رسمى پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست‏سال را سى و يك روز و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را بيست و نه روز قرار دادند كه هر چهار سال، سى روز محاسبه مى‏شد. سالى كه اسفند آن سى روز بود، آن را سال كبيسه ناميدند.در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز مبناى محاسبه سال شمسى بوده و سال قمرى نيز در كنار آن به عنوان تقويم دينى مورد تاكيد قرار گرفت.اين بود اجمالى از نوروز در تقويم شمسى. مهمترين نكته آن اين است كه نوروز تا سال 467 درسال متغير بوده وپس ازآن درآغازاعتدال ربيعى قرارگرفته واز آن پس تغييرى نيافته است.